پیش از آن واقعه ی بزرگ

پیش از آن واقعه ی بزرگ

پیش از آن واقعه ی بزرگ

پیش از آن واقعه ی بزرگ

پیش از آن واقعه ی بزرگ
پیش از آن واقعه ی بزرگ
...تیشه به ریشه ی خشک نزن
عنوان عکس 1
عنوان عکس 2
عنوان عکس 3
عنوان عکس 4
عنوان عکس 5
تبلیغات
پیش از آن واقعه ی بزرگ

یه سال پیش داشتم وب گردی می کردم ، که چشمم به دکلمه ای زیبا از پیام دهکردی و متن از نادر ابراهیمی خدابیامرز خورد. در همون حال داشتم آلبوم Sacred Earth رو هم گوش می دادم که به ذهنم رسید این موزیک رو پشت این دکلمه قرار بدم. الان بعد چند ماه گوش ندادن دوباره دارم گوش میدم و هنوز هم برام دل نشینه...

از این جا گوش کنید


تعداد بازديد : 185
سه شنبه 13 مرداد 1394 ساعت: 1:40
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
بوشهر

یه آهنگی جناب محسن شریفیان با ریتم بوشهری می خونه....
هلی هلی هو یار غوغا میکنه
کفتر باغی خوشو جو جا میکنه
بیلیک بیلیکش شو و آذین میکنه
گرمای عشقش دلمو خین میکنه
افتو تندن . گرمن . اورن اورن . گرمن
دریا غبرن . گرمن . گرمن گرمن . گرمن
سوختام گرمن . گرمن . دریا غبرن گرمن
موج دریا تو بیا . نخل زیبا تو بیا
به تماشا تو بیا . گل صحرا تو بیا
توی ساحل بچه ها . پوی پتی ری ماسه ها .
که دلدار اومده ... که دلدار اومده ...
=================
عکس به سال 1391 تابستان 60 درجه ای...ایستگاه بی بی حکیمه


تعداد بازديد : 200
سه شنبه 13 مرداد 1394 ساعت: 1:35
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مه نوردی

دو سال مه نوردی با بچه های قد و نیم قد مثل یک خواب و خیال ، شیرین و سپید ، امروز تموم شد.

اشکی از دل تنگی بچه ها و خاطره ها...

آه از زمان زود گذر...آه

12/3/1394


تعداد بازديد : 156
سه شنبه 12 خرداد 1394 ساعت: 21:0
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
به بهانه آمدن صدای پای بهار

به بهانه آمدن صدای پای بهار:
به جرات می توان گفت درخت نماد عشق ایرانی است و حضورش در پهنه ادبیات فارسی نه تنها گسترده است، بلکه به آن زیبایی و جلایی خاص داده است. پس بی دلیل نیست در واژه واژه و در بیت بیت اشعار نغز پارسی، عباراتی چون «درخت مهربانی، درخت بیداری، درخت معرفت، درخت کیهانی، درخت جاودانه و... را مشاهده می کنیم؛ آن طور که در «ویس و رامین» اسعد گرگانی بارها می خوانیم.
تو را در دل درخت مهربانی
به چه ماند؟ به گلزار خزانی
           مرا در دل درخت مهربانی
           به چه ماند؟ به سرو بوستانی
ناگفته نماند این توجه و اهتمام به درخت در ادبیات فارسی ریشه در این موضوع دارد که در فرهنگ وباور ایرانی درخت نمادی مینویی و بهشتی است، زیرا ریشه در خاک دارد. اما رو به آسمان قد می کشد شاخه هایش همواره رو به بالاست و این خود می تواند نشانه ای از روح تشنه انسان در رسیدن به خداوند باشد و به آن مرتبه نمی رسد، مگر با نیایش کردن. پس به همین جهت است در اغلب ابیات و اشعار غنی شعر فارسی هر زمان فرصتی پیش می آید، درختان با اقتدار خودشان را نشان می دهند؛ آن طور که درخت و به تبع آن باغ و بوستان محل رسیدن به معشوق است و همانا تداعی کننده وصال. مثلاً حافظ در جایی می گوید:
شد چمان در چمن حسن و لطافت، لیکن
درگلستان وصالش نچشیدیم و برفت
و گاهی هم این درخت وسیله ای می شود برای نشان دادن عظمت انسان و این که انسان می تواند زندگی طولانی داشته باشد، آن طور که فردوسی در پایان رزم رستم و اسفندیار، آن زمان که تیر به چشمانش می خورد، زمین خوردن اسفندیار را چنین ترسیم می کند:
خم آورد اسفندیار سروسهی
از او دور شد دانش و فرهی
پس بر همین اساس است که شعر و ادب فارسی مملو شده از حضور درختان که هر کدام از آن ها نمادی هستند، به عنوان نمونه بید مجنون در ادب فارسی نماد و نشانه ی سوگواری، عشق بدون شادی است و خود به خود تداعی کننده عاشق دل شکسته و یا درخت انار نماد زایش، ثروت، عشق و جریان یافتن رگ های زندگی است. جالب آن که در این میان درخت گردو به عنوان خرد مکتوم، باروری، طول عمر و مظهر پایداری به هنگام بداقبالی است. 
"برگرفته از شهاب الدین مهاجر"

عکس زمستان 92


تعداد بازديد : 90
دو شنبه 20 بهمن 1393 ساعت: 23:0
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
تراژدی زندگی انسان

در روزگار باستان ،پادشاهی جوان علاقه وافری به دانستن تاریخ زندگی بشر داشت .از این رو دانشمندی را مامور تدوین وقایع و حوادث تاریخ نمود.سال ها گذشت .روزی به پادشاه اطلاع دادند قطار شتری وارد شهر شده و بار هر یک از آن ها دو جلد کتاب بزرگ است .دانشمند یاد شده به حضور شاه رسیده و گفت:کتاب هایی که بار شتر ها است خلاصه تاریخ زندگی بشر است ؟ !و پادشاه که در آن هنگام نیروی جوانی را از دست دادهبود و ضمنا فرصت خواندن آن همه کتاب را نداشت از دانشمند مزبور خواست که هر چه زودتر کتاب ها را خلاصه کند و به حضور بیاورد .چند سال دیگر گذشت ،دانشمند مذکور با دو جلد کتاب بزرگ به حضور پادشاه رسید و نتیجه کار خود را عرضه داشت .پادشاه که اکنون پیر شده بود متوجه شد که برای خواندن آن دو کتاب بزرگ نیز فرصت کافی ندارد . از این جهت مجددا دستورداد تا آثار را خلاصه تر کنند چند زمانی گذشت . مرد دانشمندتمام تاریخ زندگی بشر را در کتاب بسیار کوچکی مختصر کرد و به پادشاه ارائه داد . متاسفانه در آن هنگام پادشاه پیر در حال احتضار بود .از این رو به دانشمند سال خورده گفت : من آرزو مند بودم تاریخ زندگی بشر را بدانم ،اکنون نزدیک است از جهان فانی رخت بر بندم ،اگر ممکن است در چند کلمه تاریخ بشر را برای من بیان کنید .پیرمرد دانشمند نتیجه و ماحصل سال ها تحقیق و مطالعه خود را راجع به زندگی بشر در سه جمله خلاصه کرد

به دنیا آمدن ،رنج بردن ، مردن 

منبع: از کتاب فروغ خاور (بودا )


تعداد بازديد : 111
پنج شنبه 2 بهمن 1393 ساعت: 13:31
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
زمان زود گذر است

وقتی سرعت چرخش زمین به دور خودش زیاد بشه ... دیگه ساعتا عین ثانیه میگذره ... تا چشم باز می کنی باید چشمات رو ببندی و به خواب بری...خواب  

                           بیدار  

                                   خواب           بیدار ...


تعداد بازديد : 128
سه شنبه 30 دی 1393 ساعت: 1:18
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
یک عاشقانه آرام به روایت پیام دهکردی

خودکارانه زیستن، پایان انسانی زیستن است: عادت هر روز صبح زود برخاستن - درست سر ساعت، سر دقیقه، آب، چای، زنگ در، کتاب خواندن. خرید؛ خرید به عادت هرگز چیزی به اندازه‌ی عادت، نفرت‌انگیز نبوده است. نمازت را هم، هر روز، باشعوری نو بخوان؛ با ارتباطی نو، با برداشتی نو."نادر ابراهیمی"

دانلود کنید


تعداد بازديد : 1050
سه شنبه 18 آذر 1393 ساعت: 20:59
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
فقر برابر با مرگ...

الفقر سواد الوجه في الدارين 

فقر و تهی دستی ، روسیاهی در دو جهان است. 

" پیامبر (ص)"


تعداد بازديد : 95
پنج شنبه 13 آذر 1393 ساعت: 18:24
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
منم نیمبلک
منم نیمبلک

در اندرونِ منِ ملول ،هیچ ...

هیچ نیست،جز سیاهی و سفیدی...

"خوب و بد عکس را ببخشید"

 


تعداد بازديد : 120
جمعه 30 آبان 1393 ساعت: 12:29
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
سیاست بدون تغییر...

من نمی گویم ملت ایران یک روز اول ملت دنیا بود و امروز به واسطه خدمات همین رویسا ننگ تمدن عصر حاضر است. من نمی گویم که سر حد ایران یک وقتی از پشت "دیوار چین " تا ساحل رود "دانوب" ممتد می شد و امروز به واسطه زحمات همین ریسا اگر در تمام طول و عرض ایران دو تا موش دعوا کند سر یکی به دیوار خواهد خورد.من نمی گویم که سال های سال است فرنگستان رنگ وبا و طاعون ندیده و ما چرا هر یک سال در میان باید یک کرور از  دست های کار کن مملکت یعنی جوان مردها و جوانه زن های خودمان را به دست خودمان بگور کنیم ! من نمی گویم در این چند قرن آخری هر دولتی برای خودش دست و پایی کرد ، توسعه ای به خاک خودش داد ، مستعمراتی ترتیب نمود ، و ما با این همه ریس و بزرگ تر و آقا به حفظ خودمان هم موفق نشدیم.بله این ها را نمی گویم . برای این که می دانم برگشت همه این ها به قضا و قدر است ، این ها همه سرنوشت ماها بوده است ، این ها همه تقدیر ما ایرانی ها است.

======

این که می آیم و از اکبر آقای دهخدای خدا بیامرز، اینجا مطالبی را انتخاب می کنم ، فقط از سر حد این است که تکرار روزمره های زمان خودمان است...و می فهمم که اصل سیاست تغییر نمی کند فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر می کند...

 


تعداد بازديد : 134
چهار شنبه 28 آبان 1393 ساعت: 21:47
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
خاطرات روستا
خاطرات روستا

زمستان سختی است. پاهايم تو كفش از زور و سوز سرما، قرمز شده؛ كِرِخ «شده ؛ بچه ها كه به مدرسه می آيند كلاه هاي پشمی شان را روي سر و صورت و گردنشان می كشند ؛جوري كه فقط از میان دريچةكلاه ، می توانند جلوي پايشان را ببینند . سر علف هاي خشك لب جو، يخ بسته؛ قنديل بسته؛ آب كه توي جوها می رود، به قنديل ها می خورد؛ قنديل ها به هم می خورند و صداي جلینگ جلینگ شان توي باغ می پیچد . آبادي خلوت است؛ از بالا، از سینةكوه كه نگاه می كنم؛ آبادي مثل سبدي است كه تويش چوب خشك جمع كرده باشند. درخت ها چوب بدون برگ شده اند.فقط سرو بلند آبادي، سبزو بلند بالا، میان آبادي ايستاده است و در باد سرد و يخ زده ، سرتكان می دهد. از اجاق ها و بخاري خانه ها دود ، بلند است.كلاغ ها تو آسمان ابري آبادي پرواز می كنند؛ روي شاخةلخت درخت ها می نشینند و قارقار می كنند. همه چیز خاكستري است؛ سیاهی كلا غها رنگ خاكستري ابرها را می شكند.گنجشكها سرگردان اند ، » گرسنه اند. هیچ كس كنار رودخانه نیست؛ كوچه ها خلوت است.

(شما كه غريبه نيستيد)

زمستان 92


تعداد بازديد : 177
چهار شنبه 21 آبان 1393 ساعت: 22:42
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
عسل و خربزه حکایت امروز است

گفت : نخور ، عسل و خربزه با هم نمی سازند. نشنید و خورد ، یک ساعت دیگر یارو را دید مثل مار بخودش می پیچد.گفت:
نگفتم نخور این دو با هم نمی سازند !؟ گفت : حالا که این دو تا خوب با هم ساخته اند که من یکی را از میان بردارند!
من می خواهم اولیای دولت را به عسل و روسای ملت را به خربزه تشبیه کنم ، اگر وزارت علوم بگوید توهین است ، حاضرم دویست و پنجاه حدیث در فضیلت خربزه و یکصد و چهل و نه حدیث در فضیلت عسل شاهد بگزارانم.

به نقل از همان دهخدای خدا بیامرز


تعداد بازديد : 446
سه شنبه 20 آبان 1393 ساعت: 21:33
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
حکایت امروز ما

این را هیچ کس نمی تواند انکار کند که ما ملت ایران در میان بیست کرور جمعیت پنج کرور و سیصد و هفت هزار وزیر ، امیر ، سپه سالار ، سردار ، امیر نویان ، امیر تومان ، سرهنگ سرتیپ ، سلطان ، یاور ، میر پنجه ، سفیر کبیر ، شارژ دافر ، کنسبیه ، یوز باشی ، ده باشی و پنجه باشی ، داریم ، و گذشته از این ها باز ما ملت ایران در میان بیست کرور جمعیت (خدا برکت بدهد ) شش کرور و چهار صد و پنجاه و دو هزار و ششصد و چهل و دو نفر ایه الله ، حجه الاسلام ، مجتهد ، مجاز ، امام جمعه ، شیخ الاسلام ، سید ، سند شیخ ، ملا ، آخوند ، قطب ، مرشد ، خلیفه ، پیر ، دلیل ، و پیش نماز داریم.

علاوه بر این ها باز ما در میان بیست کرور جمعیت ، چهار کرور شاهزاده ، آقا زاده ، ارباب ، خان ، ایلخانی ، ایل بیگی ، ابه بشی داریم، زیاده بر این ها اگر خدا بگذارد این آخری ها هم قریب دو سه هزار نفر وکیل مجلس ، وکیل انجمن ، وکیل بلدیه ، منشی و دفتر دار و ...داریم.

*مقالات چرند و پرند(علی اکبر دهخدا) خدا بیامرز


تعداد بازديد : 180
جمعه 16 آبان 1393 ساعت: 1:51
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
آدمیت...

انسان ظاهری آرام و ثابت و واحد و خموش دارد و باطنی متلاطم و متغیر و کثیر ، و به قول خواجه ی شیراز:
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
                                         که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
آدمی دماوند است، آتشفشانی به ظاهر خاموش. از دهانه ی دماوند بخار ساطع است و از دهان آدمی کلمات، و هر دو حکایت از شور و غوغای درون دارند.

منبع: متافیزیک خیال 


تعداد بازديد : 150
دو شنبه 12 آبان 1393 ساعت: 16:29
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
ليست صفحات
تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
درباره ما
مطالب تصادفی
لینک دوستان
آخرین نظرات کاربران